۰۲
شهریور
ضرورت اطلاع رسانی در مورد تلاش های اداره آموزش بانک برای تجهیز پرسنل به دانش روز و اجرای دوره های نوین آموزشی ، ما را بر آن داشت تا ضمن شرکت در طرح پایلوت بانکداری الکترونیک با عنوان دوره دگرگونی سازمان ها در اقتصاد دیجیتالی، مصاحبه ای با مدرس دوره آقای دکتر محمد سعید کاویانی داشته باشیم.
دکتر محمد سعید کاویانی
مدیر پروژه IT و مدیر بخش آموزش و تحقیقات موسسه بین المللی توسعه سواد مجازی کیش ( فعال در سه حوزه IT ، مدیریت و بحث دگرگونی سازمان ها در اقتصاد دیجیتالی) و مولف اولین کتاب استاندارد ICDL مورد تایید بنیاد جهانی در کشور می باشند.
انگیزه ی شما از طراحی و اجرا ی این دوره چیست؟
می دانید که ما در عصری زندگی می کنیم که اطلاعات و مجموعه استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات، ثروت یک ملت را تشکیل می دهد و به همین خاطر در دنیایی زندگی می کنیم که مرسوم به دنیای دانش محور و دانایی محور است.
یکی از عواملی که در توسعه می تواند خیلی مهم باشد همین بحث استفاده از دانش یا میزان دانش است که در چشم انداز 1404 هم به نوعی توجه شده است. اما من فکر می کنم آن دانشی که لازمه حرکت در این بستر است را به همراه نداریم به همین خاطر ما آمدیم مدل های موفقیت کشورهایی که می شود آنها را با خودمان مقایسه کرد، طی کار پژوهشی چهار پنج ساله مطالعه و 22 شغل را تعریف کردیم که اینها می بایست با الفبای IT آشنا شوند.
ما در دنیایی زندگی می کنیم که اگرIT ندانیم با هر مدرک تحصیلی در آمارهای جهانی جزو بیسوادها محسوب می شویم. همین قضیه باعث شد بعد از اینکه ما فاز اول را در شهرهای مختلفی مثل کیش، مشهد، شیراز، تهران وکرمان پایلوت کردیم، متوجه شدیم که علاوه بر عامه مردم ما، حتی بخش اعظمی از مدیران میانی، سطح بالا و پرسنل موسسات مالی و اعتباری که یکی از پایه های اصلی توسعه دولت الکترونیکی و تجارت الکترونیکی هم هستند شاید روی بحث فرهنگ سازی خیلی کار نکرده اند به همین خاطر دوره ای را طراحی کردیم تحت عنوان دگرگونی سازمان ها در اقتصاد دیجیتالی. درسی است که در دانشگاه های روز دنیا در دوره های کارشناسی ارشد در بخش فن آوری اطلاعات و مدیریت تدریس می شود. خب منابع و ماخذ خیلی حجیم بودند. ما دنبال این بودیم چون مستحضرید که ما آموزشی ها وقتی صحبت از آموزش می کنیم معتقدیم که آموزش باید منجر به یادگیری شود، یادگیری مهارت ایجاد کند و این مهارت است که تغییر رفتار ایجاد می کند. متاسفانه در کشور ما فقط دو گام اول برداشته می شود یعنی شاید به خاطر نوعی مدیریت آمار که چه پروژه هایی در حوزه مدیریتی ما انجام شده است، می آییم دوره هایی را برگزار می کنیم، یادگیری هم ایجاد می شود منتها مادامی که این یادگیری تبدیل به مهارت نشود ما در سطح جامعه و در سازمان نمی توانیم توقع داشته باشیم که تغییر رفتاری را ببینیم و مستحضرید که توسعه سامانه بانکداری الکترونیکی و بانکداری متمرکز BANKING CORE با مشکلاتی همراه است و ما می توانیم در سه سطح این مشکلات و چالش های توسعه را ببینیم . تمام تلاش ما این بود که در این دوره یک طرح موضوعی شود. یک انرژی، یک طوفان فکری در سازمان ایجاد شود.
درخصوص چگونگی اجرای این دوره در بانک تجارت توضیحاتی ارائه کنید؟
دگرگونی سازمان ها در اقتصاد دیجیتال در زمینه های مختلفی طراحی شده است
که در حال حاضر ما داریم ویژه مدیران بانک را اجرا می کنیم که با تاکید بر
BANKING CORE و بانکداری الکترونیکی این دوره در حال اجراست و ما این
دوره را به بانک های مختلفی پیشنهاد داده ایم، مذاکره کرده ایم اما یکی از
مجموعه هایی که خیلی سریع تصمیم گرفت مجموعه آموزش بانک تجارت بود، که این
خودش جای تقدیر و تشکر دارد. قرار بر این شد که ما این دوره را برای
مدیران ارشد بانک پایلوت کنیم اگر انشا»ا...نتایج مثبتی را داشته باشیم، آن
موقع این را بسط دهیم به پست های دیگر.

با
استفاده از بستری که IT و ICT فراهم کرده است می توانیم به راحتی
کارهایمان را تقسیم کنیم. دلیلی ندارد که وقتی ما می خواهیم یک جلسه هیات
مدیره تشکیل دهیم، یا مثلا سرپرستان استان هایمان را جمع کنیم ، خطرات رفت
وآمد و هزینه های غیره را بپذیرند. نه! امروز به لطف امکانات و ابزار می
توانند حتی در منزل یا در محل کار خودشان این کار را انجام دهند.
آیا تعریفی ساده از اقتصاد دیجیتالی و رابطه آن با تغییر در سازمان ها وجود دارد؟
ما در جامعه دیجتیال زندگی می کنیم. یعنی جامعه ای یا جامعه اطلاعاتی که شئونات مختلف زندگی مثل فرهنگ، تجارت و بهداشت و از جمله اقتصاد وابسته به فن آوری اطلاعات و ارتباطات باشد. خوب وقتی قسمت های مختلف و بخش های مختلف جامعه از امکانات موجود استفاده می کنند، ما می توانیم بگوییم بانکداری الکترونیکی یا بانکداری دیجیتال یا سرویس هایی به این شکل داریم. در مباحث اقتصادی استفاده از ابزار فن آوری اطلاعات را می توانیم حرکت به سوی اقتصاد دیجیتالی بگوییم.
به طور مشخص تاثیر اقتصاد دیجیتالی بر ساختار شرکت ها چیست ؟
در گذشته وقتی می خواستیم یک چارت سازمانی تعریف کنیم، یک چارت سازمانی سلسله مراتبی تعریف می کردیم که از بالاترین سطح تا پایین ترین سطح را همه می دیدیم، اما الان دیگر این طوری نیست. به لطف ابزارها و به لطف تحولی که در اقتصاد شده، معمولا چارت های سازمانی ما عرضی هستند که ما فقط بخش های اصلی را تعریف می کنیم و بعد به اینها امکان می دهیم که برون سپاری کنند چون بحث تمرکز مشکلات خاصی را دارد. خلاقیت ها را در سیستم می گیرد و کم می کند. اما در نوع سرویس هایی که الان در بحث اقتصاد دیجیتالی مطرح است با استفاده از بستری که IT و ICT فراهم کرده است، ما می توانیم به راحتی کارهایمان را تقسیم کنیم.دلیلی ندارد که وقتی ما می خواهیم یک جلسه هیات مدیره تشکیل دهیم، یا مثلا سرپرستان استان هایمان را جمع کنیم، خطرات رفت وآمد و هزینه های غیره را بپذیرند. نه! امروز به لطف امکانات و ابزار می توانند حتی در منزل یا در محل کار خودشان این کار را انجام دهند. برخی بانک ها در دنیا دارند بانک بدون کاغذ، جامعه بدون کاغذ، اینها را دارند تجربه می کنندکه می توانند بهره وری زیادی را ایجاد کنند.
راه های تسریع ورود کشور ما به اقتصاد دیجیتالی چیست؟
تجربه نشان داده است که در ایران، اگر دست در دست هم بگذاریم و فعل خواستن را صرف کنیم، به هر مهمی می توانیم دسترسی پیدا کنیم منتها نمی توانیم بپذیریم در دنیایی که دنیای دانایی محور و دانش محور است، ما بدون برنامه ریزی بتوانیم به آن قله های رفیع پیشرفت و توسعه برسیم. در سند چشم انداز قرار است که ما به عنوان یک کشور مطرح علمی و به هر حال کشوری که پایه های تکنولوژی درآن خیلی قوی است، در منطقه و بعد در دنیا مطرح شویم. اگر با این سرعت بخواهیم حرکت کنیم شاید نتوانیم به استانداردها برسیم.
ما در حال حاضر در زمینه تجارت الکترونیکی و بانکداری الکترونیکی در دنیا و حتی در منطقه رتبه خوبی نداریم. باید برگردیم، دوباره بازنگری کنیم، برنامه هایمان را نگاه کنیم، استراتژی هایی را تعریف کنیم. برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی را داشته باشیم. طبق آمار و ارقامی که الان موجود است که باز شاید به دلیل نوع آماری که در کشور ما گردآوری می شود، خیلی نتوان به آن استناد کرد، ولی من فکر می کنم اگر مقداری به آن شتاب دهیم، برای سه سال دیگر حداکثر بتوانیم یک سیستم BANKING CORE را در کشورمان راه بیندازیم که پایه و اساس اصلی توسعه تجارت الکترونیکی است .
چشم انداز توسعه بانکداری الکترونیک در کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
آیا تعریفی ساده از اقتصاد دیجیتالی و رابطه آن با تغییر در سازمان ها وجود دارد؟
ما در جامعه دیجتیال زندگی می کنیم. یعنی جامعه ای یا جامعه اطلاعاتی که شئونات مختلف زندگی مثل فرهنگ، تجارت و بهداشت و از جمله اقتصاد وابسته به فن آوری اطلاعات و ارتباطات باشد. خوب وقتی قسمت های مختلف و بخش های مختلف جامعه از امکانات موجود استفاده می کنند، ما می توانیم بگوییم بانکداری الکترونیکی یا بانکداری دیجیتال یا سرویس هایی به این شکل داریم. در مباحث اقتصادی استفاده از ابزار فن آوری اطلاعات را می توانیم حرکت به سوی اقتصاد دیجیتالی بگوییم.
به طور مشخص تاثیر اقتصاد دیجیتالی بر ساختار شرکت ها چیست ؟
در گذشته وقتی می خواستیم یک چارت سازمانی تعریف کنیم، یک چارت سازمانی سلسله مراتبی تعریف می کردیم که از بالاترین سطح تا پایین ترین سطح را همه می دیدیم، اما الان دیگر این طوری نیست. به لطف ابزارها و به لطف تحولی که در اقتصاد شده، معمولا چارت های سازمانی ما عرضی هستند که ما فقط بخش های اصلی را تعریف می کنیم و بعد به اینها امکان می دهیم که برون سپاری کنند چون بحث تمرکز مشکلات خاصی را دارد. خلاقیت ها را در سیستم می گیرد و کم می کند. اما در نوع سرویس هایی که الان در بحث اقتصاد دیجیتالی مطرح است با استفاده از بستری که IT و ICT فراهم کرده است، ما می توانیم به راحتی کارهایمان را تقسیم کنیم.دلیلی ندارد که وقتی ما می خواهیم یک جلسه هیات مدیره تشکیل دهیم، یا مثلا سرپرستان استان هایمان را جمع کنیم، خطرات رفت وآمد و هزینه های غیره را بپذیرند. نه! امروز به لطف امکانات و ابزار می توانند حتی در منزل یا در محل کار خودشان این کار را انجام دهند. برخی بانک ها در دنیا دارند بانک بدون کاغذ، جامعه بدون کاغذ، اینها را دارند تجربه می کنندکه می توانند بهره وری زیادی را ایجاد کنند.
راه های تسریع ورود کشور ما به اقتصاد دیجیتالی چیست؟
تجربه نشان داده است که در ایران، اگر دست در دست هم بگذاریم و فعل خواستن را صرف کنیم، به هر مهمی می توانیم دسترسی پیدا کنیم منتها نمی توانیم بپذیریم در دنیایی که دنیای دانایی محور و دانش محور است، ما بدون برنامه ریزی بتوانیم به آن قله های رفیع پیشرفت و توسعه برسیم. در سند چشم انداز قرار است که ما به عنوان یک کشور مطرح علمی و به هر حال کشوری که پایه های تکنولوژی درآن خیلی قوی است، در منطقه و بعد در دنیا مطرح شویم. اگر با این سرعت بخواهیم حرکت کنیم شاید نتوانیم به استانداردها برسیم.
ما در حال حاضر در زمینه تجارت الکترونیکی و بانکداری الکترونیکی در دنیا و حتی در منطقه رتبه خوبی نداریم. باید برگردیم، دوباره بازنگری کنیم، برنامه هایمان را نگاه کنیم، استراتژی هایی را تعریف کنیم. برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی را داشته باشیم. طبق آمار و ارقامی که الان موجود است که باز شاید به دلیل نوع آماری که در کشور ما گردآوری می شود، خیلی نتوان به آن استناد کرد، ولی من فکر می کنم اگر مقداری به آن شتاب دهیم، برای سه سال دیگر حداکثر بتوانیم یک سیستم BANKING CORE را در کشورمان راه بیندازیم که پایه و اساس اصلی توسعه تجارت الکترونیکی است .
چشم انداز توسعه بانکداری الکترونیک در کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
حرکت
به سمت بانکداری الکترونیکی را باید بخشی از مدیریت تحول و مدیریت
تغییر بدانیم. یعنی باید بپذیریم که دنیا مسیری را انتخاب کرده است که اگر
ما به آن سمت نرویم، روز به روز فاصله و شکاف بین ما و کشورهای توسعه یافته
زیاد و شاید غیر قابل جبران خواهد شد. طبیعی است که استقرار سیستم
بانکداری متمرکز یا BANKING CORE زیرساختارهایی را نیاز دارد که این زیر
ساختارها هم زیرساختارهای نرم افزاری است، هم سخت افزاری، هم مالی، هم
حقوقی و هم قانونی. باید تک تک اینها در بانک ها مورد توجه قرار گیرد به
ویژه در بخش شبکه در کشور مشکل داریم. متاسفانه پهنای باندی که ما الان
داریم در سازمان هایمان استفاده می کنیم، حتی به مقیاس یک شهروند در کشور
های توسعه یافته از نظرIT نیست و شاید بیش از چند برابر سرعت اینترنت در
کشور ما باشد. منتهی وقتی صحبت از توسعه می کنیم، توسعه مثل هواپیما دو
بال دارد; یکی بخشنامه ها و دستور العمل های دولتی است و یکی هم خواست آحاد
جامعه. من فکرمی کنم بانک ها باید حد وسط این دو بال را در نظر بگیرند.
با ابتکار و با حرکت به این سمت، خواسته آحاد جامعه که همان آسایش، آرامش،
کمبود رفت و آمدها و کاهش آلودگی هوا است فراهم می شود.